حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار

|نیمه شعبان|تماس |ورود|خانه |اخیر|آرشیوها|موضوعات|آخرین نظرات
نامه به خدا
ارسال شده در 13 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران بود و از آن طلبه های فقیر بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دور و بر حجره های طلبه ها می گشت و از توی باقیمانده غذاهای آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان “نامه ای به خدا” نگهداری می شود.
مضمون این نامه :

نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید، مسجد خانه ی خداست.پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) نامه را در مسجد در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه!
او نامه را پنجشنبه در مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی
“نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست”
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:نامه ای که برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند.پس ما باید انجامش دهیم و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود!

نظر دهید »
لقب امیرالمومنین
ارسال شده در 12 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در همگام باولایت

 

  “ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ اﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ” می گوید:
ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﮐﻪ علی(ع) ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ:
✨‏"ﺍَﻟﺴَّﻼﻡ ﻋﻠﻴﮏ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ ﻭ ﺭحمة ﺍﻟﻠّﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ".✨
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ:«ﻭ ﻋﻠﻴﮏَ ﺍﻟﺴَّﻼﻡ ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮالمؤمنین».

ﺍﺯ ﻟﻘﺒﯽ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﯽّ ابن ابیطالب ﺩﺍﺩ، ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:
- ‏ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ! ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭۂ ﭘﺴﺮﻋﻤﻮﻳﻢ ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﯽ، ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﯽِ شخصی ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﻟﻘﺒﯽ ﺍﺯ ﻧﺎحیۂ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ؟ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ(ص) ﻓﺮﻣﻮﺩ:
- “‏ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭۂ ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺩﻳﺪﻩﺍﻡ."ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ:‏ ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﺩﻳﺪﻳﺪ؟ پیاﻣﺒﺮ(ص) ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺩﺭ ﺷﺐ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ، ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ:

« علیّ اﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ ﺍﺯ ﻫﻔﺘﺎﺩﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ قبلِ ﺧﻠﻘﺖ ﺁﺩﻡ، «ﺍﻣﻴﺮالمؤمنین» ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.»
بحارالانوار، ج۳۷ ص۳۳۹

نظر دهید »
شش موعظه پيامبر( صلی الله علیه واله) به علي (علیه السلام)
ارسال شده در 12 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی

شش‌ موعظه اخلاقي‌ عرفاني‌ پيامبر اكرم‌ ( صلی الله علیه واله) خطاب به علي (علیه السلام)به نقل از معاويه بن عمار
پيامبر اکرم ( صلی الله علیه واله) در مجلسي به علي (علیه السلام)فرمود: يا علي‌ تو را در مورد خودت‌ به‌ صفاتي‌ سفارش‌ مي‌كنم‌ پس‌ آنها را از من‌ به‌ ياد داشته‌ باش, خدايا كمكش‌ كن‌.
اول‌، راستگويي‌، مبادا و هرگز از دهانت‌ دروغي‌ خارج‌ شود.
دوم‌، ورع‌، هرگز جرأت‌ بر خيانت‌ پيدا نكن‌.
سوم‌، ترس‌ از خدا، گويا او را مي‌بيني‌.
چهارم‌، گريه‌ زياد از ترس‌ خدا كه‌ در ازاي‌ هر قطره‌ اشكي‌ هزار خانه‌ برايت‌ در بهشت‌ بنا مي‌شود.
پنجم‌، بذل‌ مال و جان‌ در راه‌ دين‌.
ششم‌، اقتدا به‌ سنت‌ من‌ در نماز و روزه‌ و صدقه‌ام‌
اما نمازم‌ 50 ركعت‌، روزه‌ام‌ سه‌ روز در ماه‌، پنج‌شنبه اول‌ و چهارشنبه وسط‌ و پنج‌شنبه‌ آخر. اما صدقه‌، پس‌ هر چه‌ مي‌تواني‌ تا آنجا كه‌ گمان‌ كني‌ اسراف‌ كرده‌اي‌ در حالي‌ كه‌ نكرده‌اي‌ و بر تو باد به‌ نماز شب‌ و بر تو باد… و بر تو باد… و بر تو باد به‌ نماز ظهر و بر تو باد… و بر تو باد… و بر تو باد تلاوت‌ قرآن‌ در هر حال‌ و بر تو باد به‌ بالا بردن‌ و پيش‌ رو گرفتن‌ دستانت(قنوت‌) در نماز و بر تو باد به‌ مسواك‌ با هر وضو و بر تو باد به‌ آراستگي‌ اخلاقي‌ پسنديده‌ و پرهيز از اخلاق‌ ناپسند اگر چنين‌ نكردي‌ (و ضررش‌ را ديدي‌) جز خودت‌ را سرزنش‌ نكن‌. (روضة الكافي‌، ص‌ 79 و مجلسي‌، پيشين‌، ج‌74، ص‌68).

نظر دهید »
حضور
ارسال شده در 11 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی

در کلاس، صندلی‌های بسیاری در کنار هم ساکت و آرام نشسته بودند؛ صندلی‌هایی که کاملاً منظم در درس حاضرند و هرگز از سر هیچ درسی غیبت نمی‌کنند؛ هفته‌ها، ماهها و سالها، اما هیچ یک از آنها تا به حال مهندس، دکتر و … نشده‌اند، هیچ کدام تا زنده‌اند! فارغ التحصیل نمی‌شوند؛ چرا؟
چون حضور آنها در همه‌ی درسها حضوری بی حضور است. جسم آنها در کلاس است ولی روحی برای درک، ندارند؛ گرچه در کلاس، « هستند» ولی فرقی با « نبودن» ندارند.
بسیاری از انسانها نیز در طول نماز و حضور خویش در آن این گونه‌اند. جسم آنها در نماز است و روح آنها در جای دیگر و در حال پرواز از این شاخه به آن شاخه!
اینان هیچ بهره‌ای از کُنه نماز ندارند زیرا تا روح انسان و توجه او در جایی حاضر نباشد او با صندلی کلاس فرقی ندارد.
مثَل این گونه افراد مَثَل کسی است که همه گنجهای عالم را به او بخشیده‌اند و او تنها به لمس! یکی از گوهرها! بسنده کرده است!
♦️به حضورمان در نماز بیشتر توجه نموده و آن را تقویت نماییم زیرا:

گر در یمنی چو با منی پیش منی/
ور پیش منی چو بی منی در یمنی

نظر دهید »
توصیه های اخلاقی آیت ‌الله العظمی میرزا جواد تبریزی(ره) به جوانان
ارسال شده در 11 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی

سعی کنید با افراد متدیّن معاشرت کنید و با افرادی که فکر و حرکت آنها شما را به گناه می‌کشاند هم‌صحبت نشوید، و افکار شیطانی را از فکر خود محو نمایید. به معنویات روی آورید و در مجالس وعظ و خطابه شرکت کنید. اذکار خود را بیشتر کنید و در هر کاری از خدا کمک بخواهید.

شیطان همواره در کمین است، امّا انسان باید آنقدر تهذیب نفس داشته باشد که اجازه ندهد شیطان در او رسوخ کند و او را فریب دهد، لذا قبل از اینکه پشیمان شوید، شیطان را از خود برانید؛ زیرا خدای ناکرده اگر سریع به فکر خود نباشید، ممکن است نتوانید در آینده از القائات شیطان رها شوید. تا جوان هستید فرصت دارید خود را خلاص کنید.

اوّلین گام برای شما این است که یک شخص متدین را راهنمای خود قرار دهید؛ از فردی که خود صاحب کمال است، کمک بخواهید و قدری از روز را با او بگذرانید. سعی کنید با افراد متدیّن معاشرت کنید و با افرادی که فکر و حرکت آنها شما را به گناه می‌کشاند هم‌صحبت نشوید، و افکار شیطانی را از فکر خود محو نمایید. به معنویات روی آورید و در مجالس وعظ و خطابه شرکت کنید. اذکار خود را بیشتر کنید و در هر کاری از خدا کمک بخواهید.

با خود زیاد خلوت نکنید، اگر فکر گناه به ذهنتان خطور کرد از محل خارج شده، شروع به قدم زدن نمایید و خود را به کاری مشغول کنید تا فکر باطل از ذهن شما خارج شود. باید ببینید سبب اصلی تحریک شهوت شما چیست، بعد آن را علاج یا از آن دوری کنید، به مرور زمان، مسئله گناه را ـ ان شاءالله ـ فراموش خواهید کرد. اگر بتوانید هنگامی که شیطان به سراغ شما آمد وضو ساخته و شروع به نماز خواندن نمایید، بسیار مؤثر است، در آن برکاتی است که شما را در جهت خلاصی از این مشکل، کمک خواهد کرد

توسّل به اهل بیت(ع)

اصولاً توسّل به پیامبر اکرم(ص)، صدیقه طاهره و ائمه معصومین(ع) و واسطه قرار دادن آنها در پیشگاه خداوند متعال برای برآورده شدن حاجات، در اذهان عموم مؤمنین، علما و اصحاب ائمّه، از مسلّمات و مرتکزات (ثابت ها) بوده و جای هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست. اگر در موردی مانند این موارد که از مسلّمات بین مؤمنین است روایات زیادی در دسترس نباشد، نه به جهت ضعف مطلب؛ بلکه به جهت وضوح مطلب و رسوخ آن در اذهان است و این خود کافی بوده و نیازی به نقل و ضبط ندارد.

اصحاب ائمّه، عمده اهتمامشان بر این بود که در فروع [احکام دین]، جهات مختلف را مورد سؤال قرار داده و روایات آن را ضبط و نقل نمایند و در اصول و مسائل اعتقادی و آنچه که به مقام و منزلت معصومین(ع) مربوط می‌شود، به جهت وضوح و مسلّم بودن به سؤال و نقل معدود اکتفا می‌کردند. مسئله توسل به پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) امری نیست که کسی بتواند در آن تشکیک کند، هر چند بعضی‌ها که نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند، از جهاتی در صدد ایجاد شبهه در اذهان مردم، به خصوص ضعفای مؤمنین هستند، امّا تلاش اینان بی‌ثمر بوده و به نتیجه‌ای نخواهد رسید.

مگر نه اینکه خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است: َوَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَه؛ یعنی برای رسیدن به خداوند و تقرّب به درگاه او وسیله بجویید (مائده/۳۵). چه وسیله و واسطه‌ای مهم‌تر و اساسی‌تر از پیامبر اکرم(ص) و ائمّه معصومین(ع) می‌باشد؟ توسّل به آن ذوات مقدسه نه تنها در میان مؤمنین این امّت و علما و اصحاب ائمّه، امری رایج بوده، بلکه نزد انبیای سابق هم مورد توجّه بوده است؛ چنان‌که از روایاتی که در توبه حضرت آدم در ذیل آیه شریف:‌ «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ»(بقره/۳۷) وارد شده و غیر از این مورد، از روایات متعدد در مورد انبیا به دست می‌آید. بنابراین، توسل و التجا به آن بزرگواران و شفیع قرار دادن آنها در پیشگاه خداوند متعال، جهت عظمت مقام آن حضرات در نتیجه عبودیت و نهایت تذلّل و بندگی‌شان در درگاه خداوند، ثابت است.

خواندن دعای توسل یا حدیث کسا و امثال آن از مصادیق: «وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَه» و موجب نجات و خلاصی از ناگواری‌ها و دشواری‌ها و ایجاد [کننده] زمینه برخورداری از برکات و مواهب می‌باشد. همان‌طور که شفاعت آنها در آخرت موجب نجات و رهایی از عذاب آخرت است و مؤمنین به شفاعت آن بزرگواران امید دارند و خداوند متعال هم شفاعت آنها را می‌پذیرد، بر اساس آی شریف: «وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَهُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»(سبا/۲۳) اگر بنا باشد که خداوند متعال به شفاعت کسی در روز قیامت اذن بدهد، در مرتبه اوّل پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) طاهرینش می‌باشند و رسول گرامی اسلام(ص) و ائمّه، قدر متیقّن از اذن در شفاعت برخوردار می‌باشند، همان‌طور که قبول ولایت آن بزرگواران، اقتدا و تأسی به آنها در مقام عمل، تنها راه رسیدن به سعادت و رستگاری می‌باشد و هدایت تنها در این راه است.

یکی از مصادیق « وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَه» دعا است که «حدیث کسا» را شامل می‌شود. این حدیث شریف، مصداق بارز توسل به مقام شامخ اهل بیت(ع) است، آن را بخوانید که مضامین آن بسیار عالی است و بسیاری از افراد جهت حلّ مشکل، آن را تجربه کرده و نتیجه گرفته‌اند. و ان شاءالله به عنایت امام زمان(ع) مشکل حل می‌شود، نگران نباشید. از خدا بخواهید که لذت عبادت را به شما عنایت نماید و بعد از چشیدن حلاوت عبادت، در قلب شما جای خواهد گرفت و معنویتی در خود احساس می‌کنید که لذّت آن از هر چیزی بالاتر خواهد بود.

به تکالیف الهی توجّه داشته و بسیار به یاد قیامت و روز حساب باشید. سعی کنید کاری کنید که حضرت ولیّ‌عصر(ع) از شما راضی باشد. اگر با جدیت درس بخوانید و تکالیف الهی را همراه با تهذیب نفس مدّ نظر بگیرید، ان شاءالله قلب مقدس امام زمان(ع) را شاد خواهید کرد. و در راه تحصیل با توکّل به خداوند متعال و توسل به ائمّه اطهار(ع) بکوشید تا خوب درس بخوانید و در تحصیل عجله نکنید، تا کتابی را تمام نکرده و نفهمیده‌اید کتاب دیگری را شروع نکنید. سعی کنید بعد از تمام کردن یک کتاب، آن را درس دهید.

در استفاده از جوانی و سرمایه عمر، کمال مراقبت را بنمایید که جوانی زودگذر است و فرصت‌ها به سرعت از دست می‌روند؛ فرصت را مغتنم بشمارید و توفیق را از خداوند متعال بخواهید و از دوستی با اشخاصی که عمر را تباه می‌کنند بپرهیزید. از شب‌نشینی و گذراندن بی‌نتیجه وقت بپرهیزید و سعی کنید با افراد متدین، مؤمن و درس‌خوان نشست و برخاست داشته باشید. سرمایه جوانی را مغتنم شمرده، این نعمت الهی را ارزان از دست ندهید.

شوخی و خنده، حکم نمک در غذا را دارد، انسان باید از شوخی و خنده زیاد بپرهیزد، به خصوص طلبه[دانشجو] جوان که دوران سازندگی خود را می‌گذراند و خدای ناکرده شوخی و خنده زیاد موجب دلمردگی می‌شود و اگر خدای ناکرده ایناتّفاق بیفتد، خارج شدن از آن حالت بسیار سخت است. هر کاری می‌کنید، معقول باشد، تا نگویند این چه طلبه‌ای است. خنده زیاد شخصیّت شما را نزد متدیّنان کمرنگ می‌کند. با دوستان متدین و مؤمن خود می‌توانید جملات معقول و موزون ردو بدل کنید، امّا باید مواظب باشید که دروغ، تهمت، بهتان، افترا، و ایذاء کسی در آن نباشد؛ در سخن گفتن و شوخی معقول،‌ تمام جوانب شرعی و اخلاقی را در نظر بگیرید

کاری کنید که رضایت امام زمان(ع) در آن باشد، شکل ظاهری و حرکت شما نیز به گونه‌ای باشد که اگر کسی شما را دید،از خُلق و التزام شما لذت ببرد و مصداق «کونوا لنا زیناً» باشید، خداوند به شما توفیق بدهد.

نظر دهید »
کمین
ارسال شده در 11 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در معبری به آسمان

 

دویست و پنجاه نفر بسیجی بودند . باید از دیواندره می اوردیم شان سقز. مسئول گروه اسکورت محمود بود.
پایین گردنه ایرانخواه کمین خوردیم . باران اتش باریدن گرفت روی سرمان . محمود حتی سرش را خم نکرد راست راست می دوید این طرف ان طرف . داد می زد بچه ها را راهنمایی می کرد. اول بسیجی ها را فرستاد کناره های ارتفاع بعد هم بچه های اسکورت را دو گروه کرد یک عده توی خط اتش و حرکت شروع کردند به بالا رفتن از ارتفاع. محمود هم با چند نفر دیگر رفت که گردنه را دور بزند می خواست برود پشت سر کومله ها زود فهمیدند که دارند رو دست می خورند فرار کردند. خبر توی سپاه سقز پیچید . همه می گفتند گروه کاوه اولین گروهی بود که یک عده نیرو رو صحیح و سالم رسوند سقز. می گفتند خون هم از دماغ کسی نیومده.
محمود کاوه
منبع : منبع : سایت سبک بالان
منبع کلام شهدا:اسك دين

نظر دهید »
ای که دستت می رسد کاری بکن0000
ارسال شده در 8 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی

مرحوم کافی نقل می کرد : شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه میخواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.

 میخواست کمکش کنم.

لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین.

رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیم.

همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم. فرمود: شیخ احمد ! حالا دیگر غر میزنی؟ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟

آنجا بود که فهمیدم که خداوند و امام زمان چه لطف و محبت و عنایتی به من دارند.

✨✨✨

??وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد ، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛

ولو به جواب دادن سوال رهگذری.. اصلًا انگار روزیت میشود، خودت میفهمی که از بین آن همه آدم چرا تو انتخاب شده ای..

 

?خدایا به حق علی و اولاد علی علیهم السلام عاقبت بخیری و توفیق کار خیر به همه ی ما عنایت بفرما….التماس دعا?

نظر دهید »
اسرار و حكمت قربانی
ارسال شده در 8 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی


1- فدا كردن مال و  انفاق  آن در راه خدا است.

2- كشتن حیوان اشاره به كشتن نفس اماره است و مرد خداشناس با شمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را كه دائماً وی را به كارهای زشت وا می دارد مقتول سازد و خانه دل را از لوث نفس لئیم پاك گرداند و آن را در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی كند و حج اكبر نماید كه اگر نفس اماره و خواهش های او كشته نشود و آرام نگیرد هرگاه تمام نعمت ها و ثروت‌های دنیوی در اختیارش باشد و زمین و آسمان را ببلعد باز هم سیر نمی شود و ندای هل من مزید دارد.

با توجه به اینکه حضرت ابراهیم (ع) از سوی خداوند متعال مأمور شد تا فرزندش اسماعیل (ع) را قربانی کند، پس از سربلندی از آن امتحان، خداوند گوسفندی را فرستاد تا وی آن را به جای فرزندش قربانی کند، بر این اساس سنت ابراهیمی به نام قربانی کردن شکل گرفت.

 

نظر دهید »
شهادت امام باقر (ع)
ارسال شده در 6 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در برترین ها

بخشی از اندرزهاى حكیمانه امام باقر علیه السلام به یكى از اصحابش به‏ نام «جابر بن یزید جعفى» را از نظر میگذرانیم که در واقع توصیه های امام به همه شیعیان می باشد:

بدان كه تو دوست و یار ما محسوب نخواهى شد تا چنان شوى كه اگر تمام ‏همشهریانت گرد آیند و یك زبان گویند كه تو مرد بدى هستى مایه اندوه تو نگردد و اگر همه گویند تو مرد نیكى هستى موجبات شادى تو فراهم نشود.

«تو را به پنج چیز سفارش مى‏كنم:

- اگر مورد ستم واقع شدى تو ستم‏ مكن،

- اگر به تو خیانت شود تو خیانت مكن،

- اگر به تو دروغ گویند تو دروغ ‏مگو،

- اگر تو را ستودند شاد مشو،

- اگر نكوهشت كردند بى‌تابى مكن و در باره ‏آنچه در خصوص تو میگویند بیندیش اگر آنچه درباره‏ ات میگویند در خودت‏ دیدى بدان كه سقوط تو از چشم بیناى خداوند عزو جل در هنگامى كه براى ‏كار درستى خشم كردى مصیبتى بزرگتر است برایت از این كه بیم دارى از چشم مردم بیفتى و اگر بر خلاف واقع گفته‏ اند این خود ثوابى است كه بیرنج‏ آن را به دست آورده‏اى.

امّا همواره خودت را به قرآن عرضه كن كه اگر به راه قرآن میروى و آنچه را كه او نخواسته تو نیز نمی‏خواهى و آنچه را كه خواسته، میخواهى و از آنچه برحذر داشته مى‏ترسى پس استوار باش و مژده‏ات باد كه هر چه درباره تو گویند، تو را زیان نرساند و اگر از قرآن جدایى پس چرا بر خود مبالى؟! به راستى مؤمن ‏سرسختانه مشغول جهاد با نفس است تا بر هوا و هوس نفس خویش غلبه‏ كند.

«اى جابر روزىِ اندك را از سوى خدا براى خویشتن بسیار بدان كه از عهده ‏شكرش باید به درآیى و طاعت افزون خود را براى خود اندك انگار تا بدین‏ وسیله نفس را خوار دارى و خود را سزاوار گذشت گردانى.

شرّ موجود را از خود به وسیله دانش حاضر دفع كن و علم حاضر خود را با عمل خالصانه به ‏كار بند و در عمل خالص از غفلت بزرگ به نیك بیدارى و هشیار بودن كناره‏گیر و نیك بیدارى را با ترس صحیح از خداوند تحصیل كن و از آرایش‌هاى ‏نهانى به زندگى موجود دنیوى بر حذر باش و زیاده‌روی‌هاى هوا به رهنمایى ‏عقل محدود كن و هنگام غلبه هوا از علم راهنمایى و مدد جو و اعمال ‏خالصانه‏ات را براى روز قیامت ذخیره نگهدار و با انتخاب قناعت از زیاد حرص ورزیدن خوددارى نما .

و مبادا در كارها امروز و فردا كنى كه‏ این دریایى ‏است كه نابودشوندگان در آن غرق خواهند شد.

بدان كه هیچ دانشى چون ‏سلامت جویى نیست و هیچ سلامتى همچون سلامت دل نیست و هیچ خردى ‏همچون مخالفت با هوا نیست و هیچ فقرى همچون فقر قلب نیست.

هیچ ‏ثروتى همانند بى‌نیازى دل و هیچ شناختى همچون خودشناسى نیست و هیچ‏ نعمتى مانند عافیت و هیچ عافیتى مثل یار شدن توفیق نیست و هیچ شرفى ‏همسنگ بلند همتى نیست و هیچ زهدى همگون با كوته آرزویى نیست و هیچ ‏عدالتى همانند انصاف و هیچ ستمى همچون موافقت با هوا و هوس و هیچ اطاعتى به مانند انجام فرایض نیست و هیچ مصیبتى همچون بى‏خردى و هیچ گناهى همانند كوچك شمردن گناهت و خشنودى از حالتى كه در آن هستی، نیست و هیچ فضیلتى همچون جهاد و هیچ جهادى همانند جهاد با هوا و هوس و هیچ نیرویى همچون نیروى جلوگیری از خشم ‏نیست و هیچ ذلّتى همچون ذلّت آز نیست و مبادا با وجود فرصت، بهره‌ورى را از دست دهى كه این عرصه‏اى است كه به اهل خود زیان می رساند.

 

نظر دهید »
قرار است که بیاید
ارسال شده در 5 شهریور 1396 توسط حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار در مطلب فرهنگی

آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی_نجفی (ره) نقل می کنند :

?شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.

بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!

پرسيدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن…

وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.

ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد. صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد. تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم….همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.صدايی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!

سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من مي‌آمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور .نوری چشم نواز و آرامش بخش.ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟

من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند.بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.

و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 34

آخرین مطالب

  • معرفی مدرسه علمیه نرجس خاتون(س) شهرستان شهریار
  • مسابقه بانوی مسلمان
  • سفارشات نور
  • تبلیغات پذیرش حوزه علمیه 1400-1401
  • پویش ختم قرآن
  • پذیرش سال 1401- 1400
  • پذیرش سال 1400-99
  • شکوه زن در نظام خلقت
  • در سوگ سردار دل ها
  • اهتمام به پژوهش های حوزوی باموضوعات مسائل روز در نگاه رهبری

آخرین نظرات

  • Bano در پذیرش سال 1401- 1400
  •  
    • حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار
    در بعد از تو ضرب المثل شد دختران بابایی اند
  •  
    • حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار
    در بیانیه
  • امید در جشنواره علامه حلی(ره)
  • امید در چکیده مقالات برتر
  •  
    • حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار
    در سه خرداد.خونین شهر ازاد شد
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در کارگاه مقاله وپایان نامه نویسی
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در این غافله عمر عجب می گذرد
  • . در مراقبه و محاسبه نفس از ديدگاه علّامه طباطبايي (ره)

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

حوزه علمیه نرجس خاتون (س) شهریار

مقام معظم رهبری:حوزه علمیه ،یک دستگاه تولیدی ویک کارخانه عظیم انسانی است.امروزه هدایت قشر های گوناگون برعهده حوزه های علمیه است.ازاین روی حوزه علمیه نرجس خاتون(س)با استعانت از پروردگار متعال در راستای تمدن سازی وتعالی فرهنگی جامعه سعی دارد به حول وقوه الهی در فضای مجازی پیشگام باشد.پیشنهادات وانتقادات شما عزیزان یاری دهنده ماست - مدیر حوزه علمیه: مریم علیزاده - وبلاگ نویس: زینب نادری - شماره تماس حوزه علمیه : 02165249432
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • ماه رجب
  • معاونت پژوهش
    • همایش
    • کرسی آزاد اندیشی
    • مسابقات وفراخوان ها
    • مقالات
    • تحقیقات پایانی
    • جشنواره ها
    • برترین ها
    • کتاب
  • معاونت آموزش
    • ثبت نام وپذیرش
    • آیین نامه ها
    • امتحانات
  • معاونت فرهنگی
    • مراسمات
    • مبلغات
    • بسیج طلاب
    • مسابقات فرهنگی
    • کلاسهای آموزشی
    • طرح همسان گزینی
    • مطلب فرهنگی
    • مهارت های زندگی
    • همگام باولایت
    • اخبار فرهنگی
    • معبری به آسمان
    • خبر

آرشیوها

  • فروردین 1400 (5)
  • اسفند 1399 (1)
  • فروردین 1399 (1)
  • بهمن 1398 (1)
  • دی 1398 (2)
  • آبان 1398 (1)
  • شهریور 1398 (3)
  • مرداد 1398 (2)
  • اردیبهشت 1398 (2)
  • فروردین 1398 (1)
  • اسفند 1397 (1)
  • بهمن 1397 (2)
  • بیشتر...

چشمه هدایت

امام سجاد علیه السلام می فرمایند: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیا.» هر که کرامت و بزرگوارى نفس داشته باشد، دنیا را پَست انگارد. مكارم الأخلاق، ج 1، ص 144

حرف های خودمانی

اگر پشت سر دیگران حرف بزنید پشت سر ما حرف خواهند زد اگر از خوبی دیگران بگوییم از خوبی ما خواهند گفت،اگر مردم را از هم جدا کنیم از هم جدایمان خواهند ساخت اگ راز موفقیت دیگران شاد شویم از موفقیت خود بیشر لذت خواهیم برد،اگر دروغ بگوییم دروغ خواهیم شنید،اگر عشق بورزیم دیگران هم به ما عشق میورزند.
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان