در کلاس، صندلیهای بسیاری در کنار هم ساکت و آرام نشسته بودند؛ صندلیهایی که کاملاً منظم در درس حاضرند و هرگز از سر هیچ درسی غیبت نمیکنند؛ هفتهها، ماهها و سالها، اما هیچ یک از آنها تا به حال مهندس، دکتر و … نشدهاند، هیچ کدام تا زندهاند! فارغ التحصیل نمیشوند؛ چرا؟
چون حضور آنها در همهی درسها حضوری بی حضور است. جسم آنها در کلاس است ولی روحی برای درک، ندارند؛ گرچه در کلاس، « هستند» ولی فرقی با « نبودن» ندارند.
بسیاری از انسانها نیز در طول نماز و حضور خویش در آن این گونهاند. جسم آنها در نماز است و روح آنها در جای دیگر و در حال پرواز از این شاخه به آن شاخه!
اینان هیچ بهرهای از کُنه نماز ندارند زیرا تا روح انسان و توجه او در جایی حاضر نباشد او با صندلی کلاس فرقی ندارد.
مثَل این گونه افراد مَثَل کسی است که همه گنجهای عالم را به او بخشیدهاند و او تنها به لمس! یکی از گوهرها! بسنده کرده است!
♦️به حضورمان در نماز بیشتر توجه نموده و آن را تقویت نماییم زیرا:
گر در یمنی چو با منی پیش منی/
ور پیش منی چو بی منی در یمنی
حضور
آخرین نظرات