لقمان از دلي روشن، فکري باز و ايماني استوار برخوردار بود. او که در آغاز جواني برده اي مملوک بود، به دليل نبوغ عجيب و حکمت وسيعش آزاد شد و هر روز اوج گرفت.
او مردي امين بود، چشم از حرام فرو مي بست، از اداي حرف ناسزا و بي مورد پرهيز مي کرد و هيچگاه دامن خود را به گناه نيالود و همواره در امور زندگي شرط عفت و اخلاص را رعايت مي کرد.
اوقات فراغت خود را به سکوت و تفکر در امور جهان و معرفت حق تعالي مي گذراند و براي گذراندن امور زندگي به حرفه خياطي و يا درودگري مشغول بود.
هيچگاه اراده خود را تسليم خشم و هواي نفس نمي کرد. از کاميابي در دنيا مغرور و از ناکامي اندوهگين نمي شد و صبر و شکيبايي او به حدي بود که غم از دست دادن چند فرزند را با صبوري بسيار تاب آورد.
اصلاح امور مردم و حل نزاع و مرافعه آنها از دغدغه هاي لقمان بود و همه سعي خود را براي رفع اختلافات به کار مي گرفت و بزرگان را از کبر و غرور منع مي کرد .
آخرین نظرات