در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده اند
1. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماههای حرام، رهسپار جنگ می شدند و شهرها خالی می شد
در مورد ماه صفر، بنا بر آن چه معروف گشته، ماه صفر را نحوستى است؛ به خصوص روز چهارشنبه آخرین آن ماه را که به نحس بودن بیشتر معروف شده است و در این باره روایت مخصوصى از ائمه دین (ع) نرسیده و فلسفه آن دقیقاً براى ما روشن نیست. یک احتمال آن است که این نحس دانستن ماه صفر و مخصوصاً آخرین چهارشنبه آن، از این جهت باشد که وفات رسول خدا (ص) در آن روز واقع گشته است و از آن حضرت (ص) روایت شده است که مىفرمایند: «هر کس مرا به خروج ماه صفر مژده دهد، او را مژده بهشت مىدهم و از این جهت عقول مردم حکم به نحس بودن آن ماه نموده است
مفسر و فیلسوف بزرگ جهان اسلام علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، درباره سعد و نحسِ ایام، سخنانی دارد که خلاصهای از ترجمه آن بدین قرار است:
“نحس بودن روز یا مقداری از زمان، به این معنا است که در آن زمان، جز شرّ و بدی، حادثهای روی ندهد و اعمال آدمی، یا دستکم نوع خاصی از اعمال، برای صاحب آن، برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد. سعد بودن روز، درست برخلاف این است. ما به هیچ وجه نمیتوانیم بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از زمانها یا نحوست آن، برهان اقامه کنیم؛ زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار به گونهای است که اجزای آن مثل هم است و یک چیز به شمار میآید.”
شهید مطهری نیز با دقت در مسایل علمی، ضمن روشنگری این مطلب، ذاتی بودن نحوست ایام را رد کرده است و شوم بودن را منتسب به اتفاقات شوم میداند نه خود آن ایام. ایشان می آورند که “در موضوع نحوست ایام دو مسئله است. یک مسئله این است که ما برخى روزهاى سال را مبارک مىشماریم و برخى را نحس و شوم، به اعتبار حادثهاى که در آن روز واقع شده است؛ و مقصود ما این نیست که این روز از آن جهت که این روز است مبارک است یا این روز از آن جهت که این روز است شوم است، … مثلًا ما روز عید غدیر را روز مبارک مىدانیم ولى نه به اعتبار این که هجدهم ذىالحجه است یا چنین نیست که دهم محرم روزى بوده که از اوّلى که عالم ساخته شده اصلًا این روز، بد ساخته شده، شوم ساخته شده و حادثه کربلا در روزى واقع شد که بالذات شوم بود، حادثه کربلا هم در یک روز شوم واقع شد. یک وقت انسان این طور فکر مىکند. این طرز فکر،اساسى نمىتواند داشته باشد.
برخی روایات برای رفع نحوست اعمال، دعاها یا اذکار خاصی را بیان کرده اند، مثل آنچه از امام صادق (ع) نقل شده است
کسی که اول صبح صدقه دهد، خداوند نحوست در آن روز را از او دفع سازد».
و یا فرموده: «اگر روز چهار شنبه سفر می کنی، صدقه بده و آیت الکرسی بخوان».
بنابراین، اما اینکه ماه صفر به نحوست و سنگینی مشهور است بنا به اعتباری است که برای آن قائل شده ایم. طبق نظر مشهور به دلیل اینکه در این ماه بزرگترین مصیبت یعنی رحلت پیامبر (ص) بر بشر نازل شده است و البته بنا به دلایل دیگری مانند شهادت امام رضا و امامان حسن (علیهماالسلام) و وقوع جنگ صفین همراه با شهادت زیادی از اصحاب امام علی (ع)، این ماه به نحوست شهرت یافته است. اما باید دانست در واقع این ماه به خودی خود نحوستی ندارد هر چند ماه های سال هر یک با یکدیگر تفاوت هایی دارند.
بنابراین مومنان این ماه را به دلایل یاد شده نحس می شمارند اما از متهم کردن ایام به نحوست در روایات نهی شده و اگر روزی برای کسی به اصطلاح نحس باشد به دلیل اعمالی است که از او سر زده و این نحوست عارض شده است.
از این رو، نحوست این ماه به معنای متوقف کردن اموری مانند خرید و فروش و سایر فعالیت ها نیست بلکه باید با خواندن دعاهایی که برای دفع نحوست این ماه وارد شده مانند دعائی که در مفاتیح در اول اعمال ماه صفر وارد شده این نحوست را بر طرف کرد و نیز براى دفع نحوست این ماه، هیچ چیز بهتر از صدقه دادن و دعاها و استعاذه وارده نیست.
منابع:
1- المیزان، ج 19، ص 71؛
2- مجموعهآثار، شهیدمطهرى، ج26، صص 733 – 739؛
3- ترجمه مراقبات میرزا جواد ملکى تبریزى، ج 1، ص 49؛
آخرین نظرات