مادر ها دو دسته اند گروه اول زمانی که پزشک می خواهد به کودک شان آمپول تزریق کند او را آرام میکند وحتی دست وپایش را هم می گیرد تا پزشک کارش را انجام دهد ودسته دوم با دلسوزی مضرشان کودک را از درد آمپول نجات داده ولی از بهبودی محروم می کنند .حال وروز جامعه ما حال وروز همان کودک تب دار در انتظار آمپول است هیچ کس نمی خواهد حتی فکر کند که اگر اوضاع اقتصادی نابسامان است من هم به اندازه خودم نقشی در انتخاب این وضع داشته ام ومسئولیت انتخابش را قبول کند وراه حل را فقط رفتار آن سرهنگ خیالی دوره رضا شاه می دانند که نانوای محتکر را درون تنور انداخت .عادت کرده ایم همیشه از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی کنیم .اگر میگوییم مردم سالاری دینی ومشارکت در حکومت را حق خود میدانیم باید به این نکته واقف باشیم که هر حقی ،تکلیفی را در پی دارد ونمی شود با حق مان افراد و وضعیتی را انتخاب می کنیم وتا ثابت میشود که اشتباه کرده ایم ،رهبری بیاید واشتباه ما را جبران کند ومسئولانی که این وضعیت را ساخته اند وهمه را یکجا بیندازند داخل تنور این جمله را این روز ها زیاد می شنویم که چرا رهبری با دولت مقابله نمی کند وعزل شان نمی کند ؟تاسف مان وقتی بیشترمی شود که حزب الهی ها هم با همان منطق رضا خانیسمی انتظار دارند کم کاری های چند ساله آنها را رهبری به طرفه العینی با حذف صورت مسئله ،مشکل را حل کند . اصلا ابتدایی ترین فرق یک رهبر با یک مدیر ورئیس این است که مدیر صرفا با نگاه عمل گرایانه ونظم سلسله مراتبی به دنبال انجام کارها ست ولی رهبر در کنار روند معمول اجرای فرامین رشد تک تک اعضای مجموعه تحت راهبری اش هر جا مشکلی دید بخواهد رضا خانی عمل کند هیچ وقت مردم مسئولیت پذیر نخواهند شد بالاخره دموکراسی یا حتی شکل اسلامی ترش مردم سالاری ملزوماتی هم دارد وآن هزینه دادن برای رشد مردم است که تحقق این مهم نیازمند عنصر صبر است و الا اگر صبر نداریم ورشد مردمی برای مان مهم نیست و فقط به دنبال این هستیم که یک زندگی ساده داشته باشیم وحکومت خودش صلاح بداند که چه کند واصلا ما را به سیاست چه کار ،خب باید تعارف را کنار گذاشته واعلام بفرمایید که شما یک سلطنت طلب واقعی هستید .
مردم سالاری دینی یا تنور رضاخانی
آخرین نظرات