گذر سه دهه از تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی ما را به آزمون انتخابات دهم ریاست جمهوری رساند. مرحله ای که بنابود مانند سایر مقاطع انتخاباتی با یک گزینش مردمی به انتها برسد. ولی ناگهان به معرکه آتش افروزی و نفاق افکنی بدل شد. اشخاص و جریان های بسیاری ماهیت پنهان و فروخورده خویش را پس از سالیان متمادی نقاب داری، به یک باره نمایاندند و انقلاب را با همه دستاوردهای چشم گیرش، به چالش کشیدند و خیال های خام زیادی پختند.
مردمی که پیش از اشاره رهبر خود، حماسه جاوید نهم دی را می آفرینند و تجلی بصیرت را نشان می دهند وسر فتنه گران را به سنگ می کوبند، از وجود تمایزی روشن میان زمانه ما و امیرالمومنین(ع) خبر می دهند. تمایزی که این بار از به محاق رفتن حق مداری جلو می گیرد. آنچنانکه پس از این رخداد سترگ، سران فتنه و نفاق یکی یکی برای نجات خود از مهلکه، راه های گریز را می جویند. این حضور حماسی و خدایی به طور قطع از وجوه بارز تمایز زمانه ما با دوران امیرالمومنین است. ولی نکته اینجاست که علاوه بر ویژگی های خواص دوره مولا (اشرافی گری، نفاق، گرایش به سکوت و براندازی)، نخبگان امروزین جامعه ما، بار انحراف مردمان زمانه امیرالمومنین(ع) را هم به دوش می کشند. به طوری که بی بصیرتی خصوصیت بسیاری از آنان شده است.
حوادث خیره کننده اخیر در حالی بروزکرد که شیعه تا فتح دوباره خیبر فقط چند ضربه شمشیر فاصله داشت ؛ که اگر این رخداد خارق العاده رخ می نمود جایگاه اسلام و شیعه به گونه ای دیگر رقم می خورد. در چنین شرایطی شاهد چالش و تردید افکنی در قلب جهان تشیع بودیم و از این دردناک تر، فتنه گری و یا سکوت مرگبار نخبگانی را به چشم دیدیم که آبروی خود را از انقلاب و اسلام گرفته بودند .
.
آخرین نظرات